هدایای کیانم

شاهزاده کوچولوی من

از وقتی که شما به دنیا اومدی خیلی از دوستانوآشنایان به دیدن شما اومدن ومیان ، اونایی هم که مسیرشون دور بوده تلفنی ورودتو به این دنیا تبریک گفتن که از همین جا ازهمشون تشکر می کنم و امیدوارم تو بهترین فرصت این لفطشون رو جبران کنم

برای همین تصمیم گرفتم تا برات از هدایات تصاویری بگذارم تا برات به یادگاری بمونه . پسرم هیچ وقت این لطف ها رو فراموش نکن این یعنی شما براشون عزیز بودی و همین منو خوشحال می کنه ...

بیشتر دوستان پول نقد دادن که من و بابا برای شما حساب پس انداز باز کردیم و قرار شده که همیشه مقدار معینی پول برای آینده شما پس انداز کنیم عشقم

 عزیزم من مبالغشون رو اینجا نمی نویسم (اما تو دفتر خاطرات شخصی ات هست )چون فکر نمی کنم کار درستی باشه باز هم می گم از همشون ممنونم .

لطفاً به ادامه مطلب مراجعه کنید

مادربزرگها و پدربزرگهای مهربونت که دستشونو می بوسم ، عمه خدیجه ، عمه سیما ، عمه نوشین ، عمو حسین و زن عمو فریال ، دایی محمد و زندایی طاهره ، عمو محسن مامان ، خاله آزیتای مامان ، عمه حوریه بابا مهدی ، همکارای مامان ، مادربزگ مامانی ،  امیر آقا (پسرعمه بابا)و خانمشون فاطمه جون و ...

و اما بعضی ها هم برات لباس های خوشگل خوشگل آوردن اینم عکساش

زن عمو فریال زحمت کشیدن وقتی از دانمارک اومدن با اون سلیقه خوبشون برای شما لباسای خوشگلی آوردن دستتون درد نکنه زن عمو جووووون

اینم از طرف زری خانم دختردایی بابا مهدی و همسرشون

از طرف پسر دایی فرشید مامان و خانمشون

از طرف دایی هدایت مامان

از طرف پسر عمه علی و خانمش مریم جون

سارا جون(دخترعموی مامان) هم وقتی از اتریش می اومد این پستونک های خوشگلو برای پسر گلم آورد سارا جون ممنونم

خاله سپیده مهربون

و اما بابا مهدی جون هم رفت این زنجیر خوشگل رو واسه پسرمون خرید بابا جون دستت درد نکنه

اینم واسه مامانی خرید که حسودیم نشه

و اما آخرین هدیه ای که شما گرفتین دو روز پیش از همکارای مهربون مامان بود که اومده بودن دیدن شما دستشون درد نکنه

این کتاب خوشگلم نیلوفر و نسترن عزیز( دخترعمه های مهربونت) از نمایشگاه کتاب برات گرفتن که وقتی انشالله بزرگتر شدی تو حموم عکس هاشو ببینی آخه ضد آبه

اینم عکس شما و سامیار کوچولو پسر گل دوست وهمکار مامان ، که 5 ماه از شما بزرگتره

و اولین نی نی که شما تو زندگی ات دیدی