، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

گل پسر من و باباش

بعد از مدتها

1395/1/23 23:59
نویسنده : مامان کیان
291 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  پسر گلم منو ببخش نمی دونم می تونم بهونه بیارم که اینقدررررررر سرم شلوغ بود یا نه ؟ کیان جونم منو ببخش که نتونستم برات بنویسم . عزیزم این چند ماه گذشته خیلی سرگرم بودم ماشالله اینقدر وقتمو پر کردی که یه وقتهایی یادم میره باید غذا بخورم فکرشو بکن .الهی فدات بشم که صبحها زودتر از مامان و بابا بیدار میشی ، چشمهای خوشگلتو به دنیا باز می کنی و با اووووو اوووو گفتن بیدارم می کنی دلخور پر از خستگی بیدار می شم و بقلت می کنم بهم لبخند می زنی اونوقته که چشام باز می شه محبت و صبح تازه ای شروووووووع میشه خواب آلود ( اما هنوز خوابم میاد)

صبحانتو آماده می کنم برات سی دی چرای لپ کشانی رو می گذارم که این روزها خیلی ازش ممنونم چون شخصیت مورد علاقه ات شده و یکساعتی مشغولت می کنه .(تموم که میشه دوباره play می كنم) خنده

 تعطیلات نوروز رفته بودیم شمال و این دومین مسافرت شما بود فکر کنم خیلی بهت خوش گذشت رفتیم باغ محتشم و با کالسکه حسابی تو پارک چرخیدی بعد آروم رفتیم بین دسته کبوترها که روی زمین نشسته بودن وقتی یکدفعه پرواز کردن کلی ذوق کردی و گفتی اوووووووبغل

تو نه ماهگی هم من و بابایی شما رو بردیم آتلیه و کلی عکس خوشگل از شما گرفتیم فدات بشم .

خلاصه که تو این چند ماه حسابی مشغول بودیم .

پسرم الان هم چشام از خستگی باز نمیشه شما خوابیدی و بهترین فرصت واسه خوابیدنه خندونک عشقم بازم میام برات

می نویسم فعلاً بای بای خواب آلود

 

پسندها (2)

نظرات (0)